هنگامی که فرزندمان می گوید: «مگر از من راضی نیستید؟» معنایش این است که هرچه شما گفته اید را من انجام داده ام، پس دیگر چه می خواهید؟ وقتی می خواهیم فرزندمان را وادار کنیم با ما حرف بزند و رازهای دلش را به ما بگوید، معلوم می شود خودمان فهمیده ایم که بین ما و فرزندمان دیوار ضخیم و نامرئی وجود دارد و ما از ورود به «غار تنهایی» او ناتوان و عاجزیم؛ و طرح چنین پرسش هایی از طرف کودکان، تلاش بی نتیجه ی ما برای ورود به غار تنهایی کودک است.
دیده ی دل محرم این پرده ساز تا که برون آید از این پرده راز
وقتی قضاوت ما همیشه بر اساس دیدگاه «سیاه و سفید» و «عالی و بد» است، فرزندان ما از قضاوت هایمان خواهند ترسید و هرگز ما را به غار تنهایی خود راه نمی دهند و با ما درد دل نخواهند کرد برای به دست آوردن آگاهی از راه های ورود به «غار تنهایی» فرزند خود می توانید به کتاب «چگونه به فرزندان خود آموزش ندهیم» مراجعه کنید.